انگار از یکجا به بعد مسیر را اشتباه رفتیم. آنچه که در نقشه ها میدیدیم رسیدن به ساحلی امن و سرسبز و مطمئن بود اما هر چه که میرویم تنها همان تکرار مکرر موجهاییست که بر دیوار کشتی پوسیده ای میخورد که بزودی تار و پودش از هم جدا میشود
انگار گم شده ایم !!!
نمیدانم هر چه که مینگرم نشانی از امید نمیابم. کجای کارمان اشتباه بود که در این دریا سردرگم شدیم.
به سنتهایمان پشت کردیم و آنها را لگد مال کردیم؟
ویا میپنداشتیم که پاروی مدرنیته را تمام و کمال در دست گرفته ایم.؟
یا شاید سعادت را سهولت زندگی یافتیم و پیچیدگیهای آنرا بالکل فراموش کردیم... نمیدانم اما اوضاع اساسی خراب شده و همچنان در حیرانی و سردرگمی بزک میکنند خود را آنها که فکر میکنند کشتی همان ساحل هست.
اینجانب تصمیم گرفتم با همایت دوستان قدمی هر چند کوچک برای شناخت و معرفی اهداف جناب اقای مهندس هدایت الله خادمی بردارم ، و حامیان ایشان را در فضای مجازی گرد هم اورم انشالله که بتوانیم با انتخابی درست قدمی برای آبادانی این خاک برداریم و تاریخ سازی باشم برای نسل اینده ...
با تشکر احمـد زنــدی